**باران **

به زیر باران می روم و هم نوا با گریه ی اسمان می گریم تا کسی اشک های مرا نبیند.
به زیر باران می روم و فریاد می زنم تا صدای فریادم با فریاد اسمان یکی شود. به زیر باران می روم تا ناله های دلم با ناله های باد یکی شود و کسی شاهد شکستن روح خسته ام نباشد.
به زیر باران می روم و تکیه به همان درخت بید مجنون کنار جاده که یادگاری هایمان را روی ان می نوشتیم به انتظارت خواهم ماند , تا به زیر هر یک از قدمهایت گل سرخی بگذارم.
می دانم خواهی امد و دستان سردم را در دستان گرمت خواهی گرفت تابا هم به سرزمین ارزوها برویم .........
 باران که می آید
گوش به زنگ صدای تو
تکه تکه ترانه های کهنه را کنار هم می چینم
و همیشه به همین حقیقت تلخ می رسم که :
تو هم با من نبودی !!!

http://hekayate4.blogsky.com

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
چیزی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که: روز و روزگار خوش است و همه چیز بر وفق مراد است و تنها ...
تنها دل ما دل نیست