می توان جامی زد و گا هی گنا هی کرد و رفت
آرزومندانه دزدیده نگاهی کرد و رفت
می توان از گردش گیتی به آسانی گذشت
زندگی با گردش چشم سیاهی کرد و رفت
می توان با همتی یکجا دل از دنیا برید
می توان با ناله ای سودابه آ هی کرد و رفت
می توان ازادگی از مردم افتاده جست
خویشتن را تکیه گاهی کردورفت
می توان بودو به درد بی کسی ها خو گرفت
کی توان هر نا کسی را تکیه گاهی کرد و رفت
**حکایت دل**
دستت را به من بسپار
تا از گرمی آن وجودم را پر کنم....اما کدامین وجود ..؟
گوشت را به من بسپار..تازمزمه عشق را در آن جاری کنم
شانه ات را به من بسپار تا آن را تکیه گاه تنهاییم کنم
قلبت را به من بسپار تا در هاله ای از نور نگهداری کنم
صدایت را به من بسپار تا مهر بانیت را به همه بگویم
میدونمکه همه چیزو بهم میدی تا معنی خواستن را یاد بگیرم
ای کاشف موجودیت عشق
همیشه به یادتم
سلام
والا ما هرچی به فکر اینو اون بودیم کسی به فکرمون نبود
دیگه نه دست کسی رو میگیریم نه شونه
فقط گازززززززز میگیریم
راستی وبلاگ جدید ساختم
تازگیا دیدی؟؟؟؟
سر بزن
به هر دو
salam
oonja ke mishe yavashaki gonah kard o raft haal mide
moaffagh bashi abche tehran e mosbat;)
byebye
سلام
وبلاگتون قشنگه امیدوارم همیشه ایام موفق باشید . بیشتر بنویسید ضمنا مصرع هشتم شعر یه خورده وزنش ناقصه که پیشنهاد میکنم به اینصورت تصحیح شود
خویشتن را بهر یاران تکیه گاهی کرد و رفت
(یا بهر مردم)
موفق باشید
بدرود
صحبت از مهر و محبت چیست؟
جای آن در قلب ما خالی است؟
روزی انسان بنده ی عشق و محبت بود
جز ره مهر و وفا راهی نمیپیمود
چیست این افسانه ی هستی خدایا چیست؟
پس چرا آگاهی از این قصه ما را نیست؟
کس نمیداند کدامین روز میآید
کس نمیداند کدامین روز میمیرد
اولا به ماهم سر میزدی!
راستی نظرت درباره تبادل لینک چیه؟
سلام دوست عزیز ،امیدوارم همیشه شاد و سر بلند باشید،وبلاگ قشنگی دارید،خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم،اگر مایل بودید لطفاً یه سر هم به من بزنید و تو قسمت نظرات اینجانب رو مورد لطف و عنایت خودتون قرار بدید،و درج کنید که مایل به تبادل لینک هستید.
در پناه مولا علی.
سلام
تو هم که نا پدید شدی...تو دیگه چرا؟
ین پستت دیگه داره کهنه میشه ها!!!
با ارزوهای خوب.....
بای بای
سلام
برادر جان
به روز کردم